سردار عشق
12 آبان 1393 توسط محبوبه عظیم زاده آرانی
کاش از اول نام من سقا نبود
یا در این صحرای خون دریا نبود
کام خشک و سینه آتش دل کباب
تشنه بیرون آمد از دریای آب
کام دل بگرفت از جام عطش
بست پیش آب احرام عطش
خویش فانی در هوالموجود کرد
رو به سوی کعبه مقصود کرد
چون کمر بهر طواف عشق بست
در طواف اولش افتاد دست
طوف دوم در مطاف داورش
شد فدای دوست دست دیگرش
دور سوم خون به جای اشک خورد
تیر دشمن آمد و بر مشک خورد
دور چارم داشت عزم ترک سر
کرد پیش تیر چشمش را سپر
دور پنجم با عمود آهنین
گشت سرو قامتش نقش زمین
گشت در دور ششم از تیغ تیز
عضو عضوش قطعه قطعه ریز ریز
دور هفتم داده بود از کف قرار
خویشتن را دید در آغوش یار
با زبان حال میگفتش بتول
آفرین عباس من حجت قبول
التماس دعا
www.roghayye.ir