دوباره محرم
ای ماه نو که نام شهیرت محرم است
باز آمدی کزآمدنت دهر درهم است
غم بارد از وجود تو ای ماه نو مدام
نی نی که در تو اشک و غم و ناله توأم است
روزت سیاه همچو شب وشب سیاه تر
اوضاع کون از تو بسی نامنظم است
ای ماه نو که نام شهیرت محرم است
باز آمدی کزآمدنت دهر درهم است
غم بارد از وجود تو ای ماه نو مدام
نی نی که در تو اشک و غم و ناله توأم است
روزت سیاه همچو شب وشب سیاه تر
اوضاع کون از تو بسی نامنظم است
حماسه مقدّس کربلا، اهداف متعدّدى را تعقيب مى كرد كه سرآمد آنها ، جهل زُدايى عمومى ، پيشگيرى از محو ارزش هاى اسلامى ، و باز گرداندن جامعه اسلامى به مسير درست اسلام ناب بود ، (۱)
و چه زيبا سروده است سيّد جعفر حلّى:
- قد أصبح الدّين منه شاكيا سَقَما
- و ما إلى أحد غير الحسين شكى
- فما رأى السِّبط للدين الحنيف شفا
- إلّا إذا دمه فى نصره سفكا
- و ما سمعنا عليلاً لا علاج له
- إلّا بنفس مداويه إذا هلكا
- بقتله فاح للإسلام طيب هدى
- فكلّما ذكرته المسلمون ذكا
- و صان ستر الهدى عن كلّ خائنة
- ستر الفواطم يوم الطفّ إذ هتكا
- نفسى الفداء لفاد شرع والده
- بنفسه و بأهليه و ما ملكا … (۲)
- دين ، از دست يزيد ، دردمند و بيمار گشت
- و به نزد كسى جز حسين عليه السلام ، شِكوه
نبرد .
- نواده پيامبر صلى الله عليه و آله ، براى درمان دين ، راهى نديد
- جز اين كه خونش در راه آن ، ريخته شود .
- تاكنون در باره هيچ بيمارى نشنيده ايم كه درمانى نداشته باشد
- مگر اين كه درمان كننده اش ، جان خويش بر سرِ درمان بگذارد .
- با كُشته شدنش ، عطر هدايت اسلام ، منتشر شد
- و مسلمانان ، هر گاه از آن [واقعه] ياد كنند ، اين عطر ، بيشتر انتشار مى يابد.
- پرده هدايت ، از گزند هر ديده خيانتكارى مصون گرديد
- آن هنگام كه پوشش زنان خاندان فاطمه در كربلا هتك شد .
- جانم فداى آن كه فداى دين پدرش گشت
- با جان خود و خانواده اش و هر آنچه داشت !
پاورقی :
(۱) . ر . ك : ج ۳ ص ۳۲۳ (بخش هفتم / تحليلى درباره اهداف قيام امام حسين عليه السلام ) .
(۲) سحر بابل و سجع البلابل : ص ۳۸۳ ، الدرّ النضيد : ص ۲۴۱ .
برگرفته از دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث جلد اوّل صفحه : 12
در روزگار قدیم، پادشاهی سنگ بزرگی را در یک جاده اصلی قرار داد. سپس در گوشهای قایم شد تا ببیند چه کسی آن را از جلوی مسیر برمیدارد. برخی از بازرگانان ثروتمند با کالسکههای خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیاری از آنها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز کنند. اما هیچیک از آنان کاری
به سنگ نداشتند.
سپس یک مرد روستایی با بار سبزیجات به نزدیک سنگ رسید. بارش را زمین گذاشت و شانهاش را زیر سنگ قرار داد و سعی کرد که سنگ را به کنار جاده هل دهد. او بعد از زور زدنها و عرق ریختنهای زیاد بالاخره موفق شد. هنگامی که سراغ بار سبزیجاتش رفت تا آنها را بر دوش بگیرد و به راهش ادامه دهد متوجه شد کیسهای زیر آن سنگ در زمین فرو رفته است. کیسه را باز کرد. پر از سکههای طلا بود و یادداشتی از جانب شاه که این سکهها مال کسی است که سنگ را از جاده کنار بزند. آن مرد روستایی چیزی را میدانست که بسیاری از ما نمیدانیم!
سایت: tebyan.net
زندگی نامه ميثم تمار یکی از یاران امام علی (ع)
ميثم بن يحيي تمّار، غلام زني از بني اسد و عجميتبار بود. امير مؤمنان علي عليه السلام او را خريد و آزاد ساخت. ميثم از خواص اصحاب و از ياران و شيعيان به حق آن حضرت به شمار ميآمد.او به مقدار قابليت و ظرفيت خويش از محضر امام علي عليه السلام علم آموخت و آن حضرت او را بر برخي از اخبار غيبي و اسرار نهان آگاه ساخت تا جايي که ابن عباس از محضر ميثم استفاده ميکرد.
نقل است که امير مومنان عليه السلام چگونگي کشته شدن ميثم را پيشگويي و به وي فرمود: تو را بعد از من دستگير ميکنند و به دار خواهند زد. در روز سوم از بيني و دهان تو خون روان خواهد شد و محاسنت را رنگين خواهد ساخت.
آن گاه امام درختي را که بر اّن ميثم را بر دار خواهند کشيد به او نشان داد و فرمود: تو در آخرت با من خواهي بود. پس از شهادت اميرالمومنين عليه السلام ميثم پيوسته به نزد آن درخت ميآمد و نماز ميگزارد.
ميثم در سال آخر عمر خويش به بيت الله الحرام و سپس به مدينه رفت و در آن جا به ديدار ام المومنين ام سلمه شتافت و از احوال امام حسين عليه السلام پرس و جو کرد. ام سلمه به وي گفت: بسيار ميشنيدم که رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم سفارش تو را به اميرالمؤمنين علي عليه السلام ميفرمود. امام حسين عليه السلام نيز تو را بسيار ياد ميکند.
ميثم به کوفه بازگشت و در همان سال، يعني آخر سال 60 هجري، ده روز قبل از ورود امام حسين عليه السلام به عراق، توسط عبيدالله بن زياد ملعون دستگير شد و به همان نحوي که امام علي عليه السلام خبر داده بود به دار آويخته شد و به شهادت رسيد.
فضائل ميثم
بزرگترين فضيلتيک انسان، همان ايمان و علم و تقواست که در ميثم نيز وجود داشت.اما اضافه بر اينها، گاهي برجستگيهاي خاصي در شخصيتيک مؤمن متقي وجود دارد که او را نسبتبه ديگران، برتر مي سازد. در اين بخش، اشارهاي کوتاه به بعضي از اين صفات ارزنده و امتيازات و فضايل خاص ميثم ميشود:
سخنوري
ميثم، بياني رسا داشت و در نطق و سخن، توانا و فصيح بود. سخنوري ميثم تمار را از اين واقعه که نقل ميشود ميتوان دريافت:
در بازار، ميثم، رئيس صنف ميوه فروشان بود. هرگاه قرار بود در جايي و نزد کسي و يا موقعيت مهمي، سخني گفته شود از ميثم تمار ميخواستند که سخنگويشان باشد. گروهي از بازاريان نزد ميثم رفتند تا باهم به عنوان شکايت از حاکم و عامل بازار، پيش «ابن زياد» بروند که والي شهر کوفه بود. در اين برخورد و ديدار با ابن زياد ميثم بود که به نمايندگي از ديگران با رشادت به سزايي سخن گفت. خود ميثم در باره اين ديدار و سخنها ميگويد:
ابن زياد، با شنيدن گفتارم به شگفتي افتاد و در سکوت فرورفت.همين بيان صريح و حقگويي آشکار باعث شد که از ميثم کينه اي در دل ابن زياد بماند.
راوي حديث در صدر اسلام
با آن استعداد خاص و موقعيت خوبي که ميثم داشت، احاديث زيادي از علي(ع) شنيده بود، و آن گونه که از گفته هاي پسرش بر ميآيد، حتي کتابي که مجموعه اي از احاديث بود تاليف کرده است، ليکن متاسفانه از نوشته هاي او چيزي باقي نماند و راويان ديگر هم به خاطر درک نکردن موقعيت و اهميت آن به نقل از وي نپرداختند و بيشتر آنها از دسترس دور ماند. فقط اندکي از روايات ميثم در کتابهاي حديث نقل شده است. پسرانش يعقوب و صالح از نوشته هاي او روايت نقل مي کردند.
خبر مرگ معاويه بن ابو سفيان
ابو خالد، به صالح، فرزند ميثم خبر داد که: روز جمعه اي با پدرت در شط فرات به کشتي نشسته بوديم که ناگهان باد سختي محفوظ بمانيد. اين باد، «عاصف» است و خبر مرگ معاويه را ميدهد که هماکنون مرد.يک هفته بعد، قاصدي از شام آمد. با او ملاقات کردم و اخبار را از او پرسيدم، گفت: مردم در امن و امان به سر ميبرند، معاويه فوت کرده ومردم با فرزندش يزيد، بيعت کرده اند.گفتم: مرگ معاويه در چه روزي واقع شد؟ گفت: روز جمعه گذشته.
ج - قيام مختار پس از شهادت حضرت مسلم در کوفه، ابن زياد حاکم کوفه، ميثم و مختار و جمعي ديگر را دستگير و زنداني کرد. ميثم تمار به مختار گفت: تو از زندان رها ميشوي و به خونخواهي حسينبن علي(ع) قيام خواهي کرد و همين شخص را -ابن زياد - که ما را ميکشد، خواهي کشت.
ابن زياد مختار را از زندان، طلبيد تا او را به قتل برساند که در همين اثنا قاصدي از سوي يزيد همراه نامه اي فرارسيد که در آن نامه، دستور آزاد کردن مختار بود. او هم طبق دستور، مختار را رها کرد و ميثم را به دار آويخت.
خبراز واقعه کربلا
زني به نام «جبله مکي» نقل ميکند که از ميثم تمار شنيدم که ميگفت: اين امت، پسر دختر پيامبرشان را در دهم محرم مي کشند و دشمنان خدا اين روز را مبارک مي دانند. اين واقعه، قطعا انجام خواهد گرفت. اين، داستاني است که مولايم اميرمؤمنان مرا از آن آگاه کرده است. او به من خبر داده است که بر حسين(ع) همه چيز خواهد گريست، حتي حيوانات بيابان و دريا و آسمان و خورشيد و ماه و ستارگان و آدميان و اجنه مؤمن و همه و همه….
آن گاه ميثم گفت: اي جبله! بدان که حسينبن علي(ع) سرور شهيدان در قيامت است و يارانش بر شهيدان ديگر برتري دارند. اي جبله! هرگاه به خورشيد نگاه کردي و ديدي که چون خون تازه، قرمز است، بدان که سيدالشهدا کشته شده است.
جبله ميگويد: يک روز از خانه بيرون آمدم. ديدم خورشيد بر ديوارها مي تابد، همچون پارچه هاي رنگ آميزي شده که به سرخی می زد. صيحه کشيده و گريه کردم و گفتم: به خدا سوگند، سرور ما حسين بن علي(ع) کشته شد!….
مزار شهيد
مدتي پيکر پاک و مطهر ميثم پس از شهادتش بر سر داربود. ابن زياد براي اهانت بيشتر به ميثم اجازه نداد که بدن مقدس او را فرود آورده و به خاک بسپارند; به علاوه مي خواست با استمرار اين صحنه، زهر چشم بيشتري از مردم بگيرد و به آنان بفهماند که سزاي مدافعان و پيروان علي(ع) چنين است، ولي غافل از آن بود که شهيد، حتي پس از شهادتش هم، راه نشان ميدهد، الهام مي بخشد، اميد مي آفريند و مايه ترس و تزلزل حکومتهاي جور و ستم است، او اولين مسلماني بود که به هنگام قتل بر دهانش لگام زده شد.
هفت تن از مسلمانان غيور و متعهد که از همکاران او و خرمافروش بودند، اين صحنه را نتوانستند تحمل کنند که ميثم شهيد، همچنان بالاي دار بماند; با هم، همپيمان شدند تا پيکر شهيد را برداشته و به خاک بسپارند. براي غافل ساختن ماموراني که به مراقبت از جسد و دار مشغول بودند، تدبيري انديشيدند و نقشه را به اين صورت عملي ساختند که: شبانه در نزديکيهاي آن محل، آتشي افروختند و تعدادي از آنان بر سر آن آتش ايستادند.
نگهبانان، براي گرم شدن به طرف آتش آمدند، در حالي که چند نفر ديگر از دوستان شهيد، براي نجات پيکر مقدس «ميثم» از آتش دور شده بودند. طبيعتا، ماموران که در روشنايي آتش ايستاده بودند، چشمشان صحنه تاريک محل دار را نميديد. آن چند نفر، خود را به جسد رسانده و آن را از چوبه دار باز کردند و آن طرفتر در محل برکه آبي که خشک شده بود دفن نمودند.
صبح شد. ماموران جنازه را بر دار نديدند; خبر به «ابن زياد» رسيد. ابن زياد ميدانست که مدفن او مزار هواداران علي(ع) خواهد شد. از اين رو جمع انبوهي را براي يافتن جنازه ميثم، مامور تفتيش و جستجوي وسيع منطقه ساخت، ولي آنان هرچه گشتند، اثري از جنازه نيافتند و مايوس گشتند.
اينک مزار شهيد يک مشهد است و به شهادت ايستاده است. گواه پيروزي حق و شاهد رسوايي و نابودي باطل است. در سرزمين عراق در محلي ميان نجف اشرف و کوفه، بارگاهي است که مدفن «ميثم تمار» است. بر سنگ مزارش نام ميثم به عنوان يار و مصاحب علي - عليه السلام نوشته شده است.
«ميثم» يکپارچه تلاش و اشتياق بود. در راه تثبيت حق و روشن نگاه داشتن مشعل حق و ارزشهاي اصيلي که به خاموشي ميگراييد، جان بر کف و شهادت طلب بود. او با وارستگي و ايماني استوار و جهادي پايدار، رهروي راستين در مسير حق بود; مجاهدي سرشار از اخلاص و تجسمي والا از عقيده و جهاد بود.
سزاوار است که جويندگان حق و پويندگان راه پاکي که ميثم به انجام رسانيد، به آن يگانه اقتدا کنند و در انديشه و کردار و در فکر و عمل، گام، جاي گام او بگذارند.که او «اسوه» بود.
و پيروي از اسوه هاي کمال، وظيفه کمال جويان است.شهيدان، اينگونه در تداوم راهشان توسط پيروان وفادار، به حيات جاويد مي رسند.سلام خدا و فرشتگان وپاکان بر «ميثم تمار»، که هنوز هم چراغي روشن بر سر راه انسانيت است، نور ميدهد و «راه» مي نمايد.
منبع:
tarikheslam.com
کیست میثم ؟ او که در عصر سکوت
یا علی گفت و سرش بر دار رفت
22 ذی الحجه سالروز شهادت میثم تمارتسلیت باد.
خبر آمد که آقای غدیرش کردند
وبه فرمان خداوند وزیرش کردند
به ید احمد مختار امیرش کردند
و مرا تا ابد الدهر اسیرش کردند
غم ندارم به رسول مدنی نائب هست
غصه ای نیست علی بن ابیطالب هست
امروز به میخانه ی مولا مستیم
در محضر اهل بیت عصمت هستیم
این عید غدیر است و بهار صلوات
کز بند غم و غصه و ماتم رستیم
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی بن ابیطالب (ع)
بهترین اعمال در روز عید غدیر خم، از عقد اخوت تا اطعام
عید غدیر خم که در آن بزرگترین جشن عالم فرا رسیده است و مسلمانان به خصوص شیعیان امیرالمؤمنین(ع) خود را برای برگزاری هر چه با شکوهتر آن آماده میکنند، هجدهم ماه ذیالحجه که یادآور ابلاغ پیام امامت و ولایت به آحاد جامعه اسلامی است را عیدالله اکبر و عید آل محمد(ص) هم گفتهاند که از جایگاه بسی عظیم برخوردار است به گونهای که اعمالی متفاوت از سایر اعیاد دیگر برای آن توصیه شده است،آنچه در ادامه میآید تنها گوشهای از اعمال عید غدیرخم است:
-افطارى دادن
در میان اعمال روز غدیر افطارى دادن به مؤمن جایگاهى والا دارد. بر اساس روایات در این عمل فضیلتى بزرگ نهفته است. امام على(ع) مىفرماید: کسى که مؤمن روزهدارى را در غدیر افطار دهد، مانند این است که ده فئام را افطار داده است، فردى پرسید: اى امیرمؤمنان(ع) «فئام» چیست؟ حضرت فرمود: صد هزار پیامبر(ص) و صدیق و شهید، آنگاه ادامه داد: پس چگونه خواهد بود فضیلت کسى که جمعى از مؤمنین و مؤمنات را تکفل کند.
-عقد اخوت(برادر شدن)
روز ولایت روز برادرى است و روز برادرى روز ولایت است، این دو با یکدیگر پیوندى ناگسستنى دارند و حلقه وصلشان ایمان است؛ زیرا از سویى ایمان با ولایت پا مىگیرد و از سوى دیگر اهل ایمان برادر یکدیگرند«انما المؤمنون اخوة»، به همین دلیل عقد برادرى یکى از آداب روز غدیر شمرده شده است. این عقد به صورت زیر است: یکى از دو نفر دست راست خود را بر دست راست دیگرى مىگذارد و مىگوید: «وَآخَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَحْتُکَ فِى اللهِ، وَعاهَدْتُ اللهَ وَمَلائِکَتَهُ وَکُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِیآءَهُ وَالاَْئِمَّةَ الْمَعْصُومینَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ عَلى اَنّى اِنْ کُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَالشَّفاعَةِ وَاُذِنَ لى بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعى» با تو در راه خدا برادر مىشوم، با تو در راه خدا راه صفا و صمیمیت در پیش مىگیرم، با تو در راه خدا دست مىدهم و با خدا، ملائکه، کتابها، فرستادگان و پیامبرانش و ائمه معصومین(ع) عهد مىبندم که اگر از اهل بهشت و شفاعت شده، اجازه ورود به بهشت یافتم، داخل آن نشوم مگر آنکه تو با من همراه شوى. آنگاه دیگرى مىگوید: «قَبِلْتُ» قبول کردم. سپس مىگوید: «اَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمیعَ حُقُوقِ الاُخُوَّةِ ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَالدُّعآءَ وَالزِّیارَةَ»؛ جز شفاعت و دعا و زیارت، همه حقوق برادرى را ساقط کردم.
- پوشیدن لباس پاکیزه و نو
امام صادق(ع) فرمود: در روز غدیر لازم است مؤمن پاکیزه ترین و فاخرترین لباس خود را بپوشد، مرحوم میرزا جواد آقا تبریزى این عمل را از مستحبات مؤکد غدیر مىشمرد.
-تبریک و تهنیت
تبریک و تهنیت از برجستهترین آداب هر عیدى است، در اسلام نیز سنت تبریک و تهنیت در عید غدیر جایگاهى ویژه یافته است. امام صادق(ع) شیوه تهنیت گفتن در روز غدیر را چنین آموزش داده است: وقتى یکدیگر را ملاقات کردید، بگویید: «الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَکْرَمَنَا بِهَذَا الْیَوْمِ وَ جَعَلَنَا مِنَ الْمُوفِینَ بِعَهْدِهِ إِلَیْنَا وَ مِیثَاقِهِ الَّذِی وَاثَقَنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَةِ وُلاَةِ أَمْرِهِ وَ الْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ وَ لَمْ یَجْعَلْنَا مِنَ الْجَاحِدِینَ وَ الْمُکَذِّبِینَ بِیَوْمِ الدِّین»؛ سپاس خداى را که ما را به این روز گواهى داشت و ما را از مؤمنان و کسانى قرار داد که به پیمان و میثاقى که درباره والیان امرش و بر پا دارندگان قسط و عدالتش از ما گرفته است، وفا کردیم و ما را از انکارکنندگان و تکذیبکنندگان رستاخیز قرار نداد.
-تبسم
امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز تبسم به روى مؤمنان است، کسى که در این روز به روى برادر مؤمنش تبسم کند، خداوند، در روز قیامت، نظر رحمت به او مىافکند، هزار حاجتش را برآورده ساخته و قصرى از در سفید برایش بنا مىکند و صورتش را زیبا مىسازد. -جشن گرفتن امام رضا(ع) در عید غدیر احوال کسان و اطرافیان خود را تغییر داد و وضع تازهاى در آنان ایجاد کرد. -حمد کردن پیامبر(ص) فرمود: یکى از سنتها این است که مؤمن، در روز غدیر 100 بار بگوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ».
-دید و بازدید
امام رضا(ع) فرمود: «کسى که در روز غدیر به دیدار مؤمنى برود خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد و قبرش را وسیع مىسازد، هر روز هفتاد هزار فرشته قبرش را زیارت کرده، به او بشارت بهشت مىدهند.
-روزه
امام على(ع) فرمود: اگر بنده مخلصى در روزه این روز اخلاص داشته باشد، همه روزهاى دنیا توان برابرى با آن را ندارد؛ به عبارت دیگر، اگر کسى تمام روزهاى دنیا زنده باشد و همه را روزهدار سپرى کند، ثوابش کمتر از ثواب روزه این روز خواهد بود، با این وجود روزه روز غدیر خم نزد خداوند در هر سال برابر با صد حج و صد عمره مقبول است..
-زیارت
یکى از اعمال روز غدیر زیارت امیرمؤمنان على(ع) است.
-زینت دادن
امام رضا(ع) فرمود: روز غدیر روز زینت است، کسى که براى روز غدیر زینت کند خداوند همه گناهان کوچک و بزرگش را آمرزیده، فرشتگانى به سویش مىفرستد تا حسنات او را بنویسند و تا عید غدیر سال بعد بر درجات او بیفزایند.
-صدقه دادن
روز غدیر یکى از مستحبات مؤکد صدقه دادن است. امام على(ع) فرمود: فضیلت یک درهم که در روز غدیر داده شود، با فضیلت 200 هزار درهم برابر است.
-صلوات فرستادن
امام صادق(ع) فرمود: در روز غدیر، بر محمد و اهل بیتش صلوات بسیار مىفرستی.
-طعام دادن
امام رضا(ع) در فضیلت این عمل فرمود: کسى که مؤمنى را در روز غدیر غذا دهد، مانند فردى است که تمام پیامبران و صدیقین را غذا داده است.
-عبادت
امام رضا(ع) فرمود: غدیر روزى است که خداوند بر مال کسى که در آن عبادت کند، مىافزاید.
-عطر زدن
بر اساس برخى از روایات امام صادق(ع) مؤمنان را به استعمال عطر در روز غدیر سفارش کرده است.
-غسل کردن
علماى شیعه بر استحباب غسل در روز غدیر اجماع دارند و آن را مستحب مؤکد مىدانند، بهتر این است که غسل در اول روز انجام گیرد.
-مصافحه
امام على(ع) فرمود: وقتى در روز غدیر یکدیگر را ملاقات کردید، به هم دست بدهید و سلام کنید.
-نماز
شب عید غدیر این نماز 12 رکعت است، هر دو رکعت یک تشهد دارد و در پایان رکعت دوازدهم باید سلام داد، در هر رکعت، بعد از سوره «حمد»، سوره «توحید» 10 بار و آیةالکرسى یک بار خوانده مىشود. در رکعت دوازدهم باید هر یک از «حمد» و «توحید» را هفت بار خوانده و این ذکر را 10 بار در قنوت تکرار کرد: «لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ وَهُوَ حَیّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلى کُلّ شَیءٍ قَدِیرٌ». در دو سجده رکعت آخر، این ذکر 10 بار خوانده مىشود: «سبحان من احصى کل شى علمه سبحان من لا ینبغى التسبیح الا له سبحان ذى المن و النعم سبحان ذى الفضل و الطول سبحان ذى العز و الکرم اسألک بمعا قد العز من عرشک و منتهى الرحمة من کتابک و بالاسم الاعظم و کلماتک التامة ان تصلى على محمد رسولک و اهل بیته الطیبین الطاهرین و ان تفعل بى کذا و کذا»(به جاى کذا و کذا حاجت خود را ذکر کند) و سپس بگوید: «انَّکَ سَمِیعٌ مُجِیبٌ». -نماز روز عید غدیر نیم ساعت پیش از ظهر غدیر، دو رکعت نماز مستحب است. در هر رکعت بعد از «حمد»، سورههاى «توحید»، «قدر» و «آیةالکرسى» 10 بار خوانده مىشود.
- دعا
این دعا را که سید بن طاوس از شیخ مفید نقل کرده است، بخواند: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَعَلِىٍّ وَلِیِّکَ وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذى خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلِی وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما فى کُلِّ خَیْرٍ عاجِلٍ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ الاْئِمَّةِ الْقادَةِ وَالدُّعاةِ السّادَةِ وَالنُّجُومِ الزّاهِرَةِ وَالاْعْلامِ الْباهِرَةِ وَساسَةِ الْعِبادِ وَاَرْکانِ الْبِلادِ وَالنّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ وَالسَّفینَةِ النّاجِیَةِ الْجارِیَةِ فِى الْلُّجَجِ الْغامِرَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ خُزّانِ عِلْمِکَ وَاَرْکانِ تَوْحِیدِکَ وَدَعآئِمِ دینِکَ وَمَعادِنِ کَرامَتِکَ وَصِفْوَتِکَ مِنْ بَرِیَّتِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ الاْتْقِیآءِ الاْنْقِیآءِ النُّجَبآءِ الاْبْرارِ وَالْبابِ الْمُبْتَلى بِهِ النّاسُ مَنْ اَتاهُ نَجى وَمَنْ اَباهُ هَوى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَهْلِ الذِّکْرِ الَّذینَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ وَذَوِى الْقُرْبَى الَّذینَ اَمَرْتَ بِمَوَدَّتِهِمْ وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ کَما اَمرَوُا بِطاعَتِکَ وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِیَتِکَ وَدَلّوُا عِبادَکَ عَلى وَحْدانِیَّتِکَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَنَجیبِکَ وَصَفْوَتِکَ وَاَمینِکَ وَرَسُولِکَ اِلى خَلْقِکَ وَبِحَقِّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَیَعْسُوبِ الدّینِ وَقاَّئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ الْوَصِىِّ الْوَفِىِّ وَالصِّدّیقِ الاْکْبَرِ وَالْفارُوقِ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ وَالشّاهِدِ لَکَ وَالدّالِّ عَلَیْکَ وَالصّادِعِ بِاَمْرِکَ وَالْمُجاهِدِ فى سَبیلِکَ لَمْ تَاْخُذْهُ فیکَ لَوْمَةُ لاَّئِمٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْیَوْمِ الَّذى عَقَدْتَ فیهِ لِوَلِیِّکَ الْعَهْدَ فى اَعْناقِ خَلْقِکَ وَاَکْمَلْتَ لَهُمُ الّدینَ مِنَ الْعارِفینَ بِحُرْمَتِهِ وَالْمُقِرّینَ بِفَضْلِهِ مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقائِکَ مِنَ النّارِ وَلا تُشْمِتْ بى حاسِدِى النِّعَمِ اَللّهُمَّ فَکَما جَعَلْتَهُ عیدَکَ الاْکْبَرَ وَسَمَّیْتَهُ فِى السَّمآءِ یَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَفِى الاْرْضِ یَوْمَ الْمیثاقِ الْمَاْخُوذِ وَالجَمْعِ المَسْئُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَقْرِرْ بِهِ عُیُونَنا وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا وَاجْعَلْنا لاِنْعُمِکَ مِنَ الشّاکِرینَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْیَوْمِ وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ وَکَرَّمَنا بِهِ وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ وَهَدانا بِنُورِهِ یا رَسُولَ اللّهِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلَیْکُما وَعَلى عِتْرَتِکُما وَعَلى مُحِبِّیکُما مِنّى اَفْضَلُ السَّلامِ ما بَقِىَ اللّیْلُ وَالنَّهارُ وَبِکُما اَتَوَجَّهُ اِلىَ اللّهِ رَبّى وَرَبِّکُما فى نَجاحِ طَلِبَتى وَقَضآءِ حَوآئِجى وَتَیْسیرِ اُمُورى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْیَوْمِ وَاَنْکَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبیلِکَ لاِطْفآءِ نُورِکَ فَاَبَى اللّهُ اِلاّ اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَاکْشِفْ عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ الْکُرُباتِ اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً وَاَنْجِزْ لَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ
طاعات و عبادات شما دراین روز پرخیر و برکت مورد قبول خداوند متعال قرار گیرد.
التماس دعا
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست.
عید غدیر عید امامت و ولایت بر شیعیان مبارک .